شکل جمع:
mannequinsمانکن
The mannequin's realistic features made it almost look like a real person.
ویژگیهای واقعگرایانهی این مانکن باعث شده بود که تقریباً شبیه شخص واقعی به نظر برسد.
The store owner decided to change the mannequin's outfit to attract more customers.
صاحب فروشگاه تصمیم گرفت برای جذب مشتریان بیشتر لباس مانکن را تغییر دهد.
مدل (شخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The mannequin wore a stunning evening gown.
این مدل لباس شب خیرهکنندهای به تن داشت.
The mannequin's job is to make the clothes look appealing to potential customers.
کار مانکن این است که لباسها را برای مشتریان بالقوه جذاب جلوه دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mannequin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mannequin