با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tenacity

təˈnæsəti tɪˈnæsɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

سختی، سفتی، چسبندگی، اصرار، سرسختی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tenacity

  1. noun diligence, stubbornness
    Synonyms: application, backbone, chutzpah, clock, courage, determination, doggedness, firmness, grit, guts, gutsiness, guttiness, heart, inflexibility, intestinal fortitude, intransigence, moxie, nerve, obduracy, obstinacy, perseverance, persistence, pertinacity, resoluteness, resolution, resolve, spunk, starch, staunchness, steadfastness, stick-to-itiveness, stomach, strength of purpose, true grit, what it takes, willfulness
    Antonyms: indifference, irresolution, slackness, weakness

ارجاع به لغت tenacity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tenacity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tenacity

لغات نزدیک tenacity

پیشنهاد بهبود معانی