فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Doggedness

ˈdɑːɡɪdnəs ˈdɒɡɪdnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

سرسختی، پایداری، مصمم بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Their doggedness in solving the problem paid off in the end.

سرسختی آن‌ها در حل مشکل در نهایت نتیجه داد.

The athlete’s doggedness was evident in every race he ran.

مصمم بودن این ورزش‌کار در هر مسابقه‌ای که می‌دوید، مشهود بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت doggedness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doggedness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doggedness

لغات نزدیک doggedness

پیشنهاد بهبود معانی