امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Doggedly

ˈdɑːɡɪdli ˈdɒɡɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
سرسختانه، مصرانه، با سماجت، لجوجانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She doggedly defended her position in the debate.
- او سرسختانه از موضع خود در مناظره دفاع کرد.
- The detective searched doggedly for clues in the case.
- کارآگاه با سماجت به‌دنبال سرنخ‌هایی در این پرونده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت doggedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doggedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doggedly

لغات نزدیک doggedly

پیشنهاد بهبود معانی