پافشاری، اصرار، پشتکار، مقاومت، استقامت، ایستادگی، تدوام، سماجت، پیگیری، مداومت، استمرار، پایداری، ماندگاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the persistence of a fever
تداوم تب
The salesman's persistence angered her.
سماجت فروشنده او را برآشفت.
the persistence of smoke in the air for a few hours after the fire
ماندگاری دود در هوا تا چند ساعت پساز آتشسوزی
Persistence overcomes resistance.
ایستادگی بر مقاومت چیره میشود.
Our first aim is developing persistence in children.
هدف اولیهی ما ایجاد پایمردی در کودکان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «persistence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persistence