آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Persistence

pərˈsɪstns pəˈsɪstns

معنی persistence | جمله با persistence

noun uncountable C2

پافشاری، اصرار، پشتکار، مقاومت، استقامت، ایستادگی، تدوام، سماجت، پیگیری، مداومت، استمرار، پایداری، ماندگاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the persistence of a fever

تداوم تب

The salesman's persistence angered her.

سماجت فروشنده او را برآشفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the persistence of smoke in the air for a few hours after the fire

ماندگاری دود در هوا تا چند ساعت پس‌از آتش‌سوزی

Persistence overcomes resistance.

ایستادگی بر مقاومت چیره می‌شود.

Our first aim is developing persistence in children.

هدف اولیه‌ی ما ایجاد پایمردی در کودکان است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد persistence

  1. noun the state or quality of being insistent
  1. noun uninterrupted existence or succession

لغات هم‌خانواده persistence

  • noun
    persistence

ارجاع به لغت persistence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «persistence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persistence

لغات نزدیک persistence

پیشنهاد بهبود معانی