امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Intransigence

ˌɪnˈtrænsədʒəns ɪnˈtrænsɪdʒəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( intransigeance ) سخت‌گیری در سیاست، ناسازگاری، عدم تراضی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intransigence

  1. noun The quality or state of being stubbornly inflexible
    Synonyms:
    intransigency die-hardism grimness implacability implacableness incompliance incompliancy inexorability inexorableness inflexibility inflexibleness obduracy obdurateness relentlessness remorselessness rigidity rigidness stubbornness

ارجاع به لغت intransigence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intransigence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intransigence

لغات نزدیک intransigence

پیشنهاد بهبود معانی