جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

Intransigency

معنی

( intransigeance ) سخت‌گیری در سیاست، ناسازگاری، عدم تراضی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intransigency

noun the quality or state of being stubbornly inflexible

Synonyms:

stubbornness inflexibility rigidity intransigence obduracy implacability relentlessness inexorability rigidness inflexibleness obdurateness implacableness inexorableness remorselessness incompliance incompliancy grimness die-hardism

ارجاع به لغت intransigency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «intransigency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intransigency

لغات نزدیک intransigency

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!