آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Vibrant

ˈvaɪbrənt ˈvaɪbrənt

معنی vibrant | جمله با vibrant

noun adjective C1

مرتعش، لرزان، به تپش درآمده، درحال جنبش، تکریری، پرطراوت و چالاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

vibrant quivering telegraph wires

سیم‌های مرتعش و لرزان تلگراف

a vibrantly colored painting

نقاشی دارای رنگ‌های زنده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The grass was a vibrant green.

چمن رنگ سبز درخشانی داشت.

vibrant streets

خیابان‌های پرجنب‌و‌جوش

a vibrant woman

یک زن سرزنده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد vibrant

  1. adjective throbbing
    Synonyms:
    pulsating pulsing palpitating quivering trembling oscillating ringing resonant reverberant resounding quaking sonorous sonorant aquiver consonant
    Antonyms:

ارجاع به لغت vibrant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vibrant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vibrant

لغات نزدیک vibrant

پیشنهاد بهبود معانی