امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Colorless

ˈkələrləs ˈkələrləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more colorless
  • صفت عالی:

    most colorless

معنی و نمونه‌جمله

بی‌رنگ، کم‌رنگ، رنگ‌پریده، غیر‌جالب، بی‌مزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- His speech was long and colorless.
- نطق او طولانی و بی‌مزه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colorless

  1. adjective without hue
    Synonyms:
    achromatic achromic anemic ashen ashy blanched bleached cadaverous doughy drab dull faded flat ghastly livid lurid neutral pale sickly uncolored wan washed out waxen white
    Antonyms:
    brilliant colored colorful motley rich stimulating vibrant vivid
  1. adjective unlively, uninteresting
    Synonyms:
    characterless dreary dull insipid lackluster lifeless prosaic run-of-the-mill tame unmemorable unpassioned vacuous vapid
    Antonyms:
    brilliant distinctive intense interesting lively stimulating vibrant

ارجاع به لغت colorless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colorless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colorless

لغات نزدیک colorless

پیشنهاد بهبود معانی