فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Colored

ˈkʌlərd ˈkʌləd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    colors
  • وجه وصفی حال:

    coloring
  • شکل جمع:

    coloreds

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی coloured است.


اگر این لغت با حرف بزرگ (Colored/Coloured) نوشته شود، به افراد دورگه‌ی اهل آفریقای جنوبی (=از نژاد سیاه و سفید) اشاره دارد و اکنون توهین‌آمیز تلقی می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    رنگی، دارای رنگِ بخصوص، رنگارنگ، ملون، رنگین
    • - a colored balloon
    • - بادکنک رنگارنگ
    • - coloured lights
    • - چراغ‌های رنگی
  • adjective
    قدیمی غیرسفیدپوست، رنگین‌پوست
    • - the colored woman
    • - زن رنگین‌پوست
    • - the colored students
    • - دانش‌آموزان رنگین‌پوست
  • noun countable
    قدیمی شخص غیرسفیدپوست، نژاد غیرسفیدپوست، شخص رنگین‌پوست
    • - She hated the coloreds.
    • - از اشخاص رنگین‌پوست متنفر بود.
    • - Racists say that the coloureds are not kind-hearted.
    • - نژادپرستان می‌گویند افراد رنگین‌پوست مهربان نیستند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد colored

  1. adjective not white
    Synonyms: dyed, flushed, glowing, hued, shaded, stained, tinged, tinted, washed
    Antonyms: white
  2. adjective distorted
    Synonyms: angled, biased, false, falsified, jaundiced, misrepresented, one-sided, partial, partisan, perverted, prejudiced, prepossessed, tampered with, tendentious, warped
    Antonyms: genuine, honest, real, truthful

Idioms

لغات هم‌خانواده colored

ارجاع به لغت colored

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colored

لغات نزدیک colored

پیشنهاد بهبود معانی