با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Colored

ˈkʌlərd ˈkʌləd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    colors
  • وجه وصفی حال:

    coloring
  • شکل جمع:

    coloreds

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی coloured است.


اگر این لغت با حرف بزرگ (Colored/Coloured) نوشته شود، به افراد دورگه‌ی اهل آفریقای جنوبی (=از نژاد سیاه و سفید) اشاره دارد و اکنون توهین‌آمیز تلقی می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
رنگی، دارای رنگِ بخصوص، رنگارنگ، ملون، رنگین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a colored balloon
- بادکنک رنگارنگ
- coloured lights
- چراغ‌های رنگی
adjective
قدیمی غیرسفیدپوست، رنگین‌پوست
- the colored woman
- زن رنگین‌پوست
- the colored students
- دانش‌آموزان رنگین‌پوست
noun countable
قدیمی شخص غیرسفیدپوست، نژاد غیرسفیدپوست، شخص رنگین‌پوست
- She hated the coloreds.
- از اشخاص رنگین‌پوست متنفر بود.
- Racists say that the coloureds are not kind-hearted.
- نژادپرستان می‌گویند افراد رنگین‌پوست مهربان نیستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colored

  1. adjective not white
    Synonyms: dyed, flushed, glowing, hued, shaded, stained, tinged, tinted, washed
    Antonyms: white
  2. adjective distorted
    Synonyms: angled, biased, false, falsified, jaundiced, misrepresented, one-sided, partial, partisan, perverted, prejudiced, prepossessed, tampered with, tendentious, warped
    Antonyms: genuine, honest, real, truthful

Idioms

لغات هم‌خانواده colored

ارجاع به لغت colored

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colored

لغات نزدیک colored

پیشنهاد بهبود معانی