مجذوب، شیفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was prepossessed with the notion of her own superiority.
او مجذوب عقیدهی برتری خود بود.
She was prepossessed with the movie.
او مجذوب فیلم شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prepossessed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prepossessed