Prepossessing

    ˌpriːpəˈzesɪŋ ˌpriːpəˈzesɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more prepossessing

    • صفت عالی:

      most prepossessing

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    کشنده، جاذب، مجذوب‌کننده، جلب توجه کننده، گیرنده، جالب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Julie's prepossessing personality
    - شخصیت دلپذیر جولی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prepossessing

    1. adjective attractive, handsome
      Synonyms:
      beautiful handsome good-looking appealing charming pleasant inviting engaging pleasing winning likable lovable fair fascinating magnetic captivating fetching taking drawing alluring striking bewitching amiable
      Antonyms:
      ugly unattractive repulsive homely unprepossessing

    ارجاع به لغت prepossessing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prepossessing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prepossessing

    لغات نزدیک prepossessing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه