Prepossession

ˌpriːpəˈzeʃn̩ ˌpriːpəˈzeʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تصرف قبلی، اشغال قبلی، تمایل بی‌جهت، تعصب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prepossession

  1. noun Bias
    Synonyms: partiality, prejudice, tendency, bias, one-sidedness, aversion, preconception, partisanship, parti-pris, tendentiousness, preconceived opinion, preconceived idea, preconceived notion
  2. noun Preoccupation
    Synonyms: dreaming, absorption, engrossment, pastime, enthrallment, immersion, problem, preoccupation

ارجاع به لغت prepossession

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prepossession» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prepossession

لغات نزدیک prepossession

پیشنهاد بهبود معانی