فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Colored Pencil

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable

مدادرنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The children enjoyed coloring with their new colored pencils.

بچه‌ها از رنگ‌آمیزی کردن با مدادرنگی‌های جدیدشان لذت بردند.

He organized his art supplies, making sure every colored pencil was sharpened.

او لوازم هنری خود را مرتب کرد و اطمینان حاصل کرد که همه‌ی مدادرنگی‌ها تراشیده شده باشند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He carefully sharpened his colored pencil before starting the drawing.

او قبل‌از شروع طراحی، مداد‌رنگی‌های خود را بادقت تراشید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت colored pencil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colored pencil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/colored-pencil

لغات نزدیک colored pencil

پیشنهاد بهبود معانی