با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Colorist

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ colourist نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
هنرمند نقاش
- My father is a skillful colorist.
- پدرم هنرمند نقاش ماهری است.
- As a colourist, he has no rivals.
- به‌عنوانِ هنرمند نقاش، بی‌رقیب است.
noun countable
(کسی که به نقاشی‌های کمیک یا رمان گرافیکی یا انیمیشن یا فیلم رنگ می‌بخشد) رنگ‌پرداز، رنگ‌پاش
- He is a renowned comic-book colourist.
- او رنگ‌پرداز مشهور کتاب‌های کمیک است.
- As a colourist, he has the ability to add colour and contrast to an old films.
- او به‌عنوانِ رنگ‌پاش، توانایی اضافه‌کردنِ رنگ و کنتراست به فیلم‌های قدیمی را دارد.
noun countable
(کسی که کارش تغییر رنگ موی افراد است) رنگ‌کار
- She was a colourist at a London hair salon.
- او در آرایشگاهی در لندن رنگ‌کار بود.
- Susan's colourist opted for a mix of golden brown and natural dark brown.
- رنگ‌کار سوزان ترکیبی از قهوه‌ای طلایی و قهوه‌ای تیره‌ی طبیعی را انتخاب کرد.
adjective
(ضد افراد سیاه‌پوست) رنگی
- colorist comments
- کامنت‌های ضد افراد سیاه‌پوست
- We should not have colourist views.
- ما نباید دیدگاه‌های رنگی داشته باشیم.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده colorist

ارجاع به لغت colorist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colorist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colorist

لغات نزدیک colorist

پیشنهاد بهبود معانی