فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ashen

ˈæʃn ˈæʃn

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

شبیه خاکستر، مربوط به چوب درخت زبان گنجشک

Upon hearing the news, his face became ashen.

با شنیدن آن خبر، رنگ از صورتش پرید.

adjective

رنگ خاکستری، دارای رنگ خاکستری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ashen

  1. adjective gray
    Synonyms:
    gray pale white colorless wan pallid pasty leaden sallow blanched anemic ghastly cadaverous

ارجاع به لغت ashen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ashen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ashen

لغات نزدیک ashen

پیشنهاد بهبود معانی