فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pallid

ˈpælɪd ˈpælɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

رنگ‌رفته، کم‌رنگ، رنگ‌پریده، محو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The patient's face turned pallid.

چهره‌ی بیمار مثل گچ شد.

the pallid sky

آسمان مات

نمونه‌جمله‌های بیشتر

pallid poetry

شعر عاری از لطف

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pallid

  1. adjective pale
    Synonyms:
    dull weak feeble gray lifeless sickly colorless faded wan pasty sallow ashen whitish bloodless anemic ghastly blanched ashy spiritless lackluster uninspired

ارجاع به لغت pallid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pallid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pallid

لغات نزدیک pallid

پیشنهاد بهبود معانی