فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Ghastly
ˈɡæstli
ˈɡɑːstli
صفت تفضیلی:
more ghastlyصفت عالی:
most ghastlyمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
adverb
ترسناک، هولناک، مخوف، شوم، رنگ‌پریده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a ghastly crime
جنایتی سهمگین
Such an absurd life is ghastly.
زندگی این چنین پوچ بسیار ناخوشایند است .
نمونه‌جمله‌های بیشتر
a ghastly mistake
اشتباه عظیم
مترادف و متضاد ghastly
-
adjective horrifying, dreadful; paleSynonyms:awful terrible horrible frightening dreadful offensive disgusting shocking frightful unpleasant gruesome ghoulish grisly hideous repulsive loathsome nauseating abhorrent horrendous macabre corpselike cadaverous deathlike bloodless spectral ghostly wraithlike unearthly supernatural funereal mortuary uncanny lurid grim pallid wan ashen anemic faint livid dim haggard weak unnaturalAntonyms:pleasant delightful pleasing wonderful
ارجاع به لغت ghastly
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ghastly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ghastly