فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gharry

American: ˈɡæri British: ˈɡæri

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: gharri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گاری اسبی، درشکه‌ی اسبی (در هندوستان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The couple hired a gharry to take them on a romantic tour of the city.

این زوج گاری اسبی را کرایه کردند تا آن‌ها را به یک گشت عاشقانه در شهر ببرند.

I hailed a gharri to take me to the train station.

از یک درشکه‌ی اسبی خواستم من را به ایستگاه قطار ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت gharry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gharry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gharry

لغات نزدیک gharry

پیشنهاد بهبود معانی