-
Countable
Noun
گاری اسبی، درشکهی اسبی (در هندوستان)
-
- The couple hired a gharry to take them on a romantic tour of the city.
- - این زوج گاری اسبی را کرایه کردند تا آنها را به یک گشت عاشقانه در شهر ببرند.
-
- I hailed a gharri to take me to the train station.
- - از یک درشکهی اسبی خواستم من را به ایستگاه قطار ببرد.