Gharry

American: ˈɡæri British: ˈɡæri
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: gharri

  • Countable Noun
    گاری اسبی، درشکه‌ی اسبی (در هندوستان)
    • - The couple hired a gharry to take them on a romantic tour of the city.
    • - این زوج گاری اسبی را کرایه کردند تا آن‌ها را به یک گشت عاشقانه در شهر ببرند.
    • - I hailed a gharri to take me to the train station.
    • - از یک درشکه‌ی اسبی خواستم من را به ایستگاه قطار ببرد.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک gharry

پیشنهاد و بهبود معانی