Bloodless

ˈblʌdləs ˈblʌdləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more bloodless
  • صفت عالی:

    most bloodless

معنی و نمونه‌جمله

adjective
بی‌خون، بدون خونریزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a bloodless coup d'etat
- کودتای بدون خونریزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bloodless

  1. adjective unfeeling
    Synonyms: anesthetic, cold, coldhearted, dull, impassive, indolent, insensible, insensitive, languid, lazy, lifeless, listless, passionless, slow, sluggish, spiritless, torpid, unemotional, unkind
    Antonyms: caring, feeling, sensitive
  2. adjective pale
    Synonyms: anemic, ashen, cadaverous, chalky, colorless, ghostly, lifeless, pallid, pasty, sallow, sickly, wan, watery
    Antonyms: blushing, flushed, rosy, ruddy, sanguine

لغات هم‌خانواده bloodless

ارجاع به لغت bloodless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bloodless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bloodless

لغات نزدیک bloodless

پیشنهاد بهبود معانی