صفت تفضیلی:
more insensitiveصفت عالی:
most insensitiveبیحس، بیعاطفه، جامد، کساد، غیرحساس، کرخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was insensitive to the needs of his aged father.
او نسبت به خواستههای پدر پیرش بیاعتنا بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «insensitive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insensitive