آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۳

    Pasty

    ˈpæsti ˈpeɪsti ˈpæsti ˈpeɪsti

    شکل جمع:

    pasties

    صفت تفضیلی:

    pastier

    صفت عالی:

    pastiest

    معنی pasty | جمله با pasty

    noun countable

    انگلیسی بریتانیایی غذا و آشپزی پای (معمولاً متشکل از گوشت، سبزیجات، پنیر و غیره)

    pasty, پای (معمولاً متشکل از گوشت، سبزیجات، پنیر و غیره)
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    a cheese-and-onion pasty

    پای پیاز و پنیر

    Cornish pasty

    پای کورنیش (=نام نوعی غذا در انگلستان)

    adjective

    (صورت یا پوست) رنگ‌پریده، رنگ‌ورورفته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    He's an unattractive man with long greasy hair and pasty skin.

    او مردی زشت با موهای چرب بلند و پوست رنگ‌ورورفته است.

    a pasty face

    صورت رنگ‌پریده

    adjective

    خمیری، خمیر‌مانند، چسب‌مانند، دارای خاصیت چسبندگی

    The mixture has a pasty consistency.

    این مخلوط دارای قوام خمیری است.

    a pasty cookie

    شیرینی خمیری

    noun plural countable

    چسب نیپل، پوشش چسبی پستان (یکی از جفت وصله‌های چسبی‌ای که برای پوشاندن نوک پستان رقاص‌های لخت‌شو پوشیده می‌شود)

    The dancer removed her pasties and showed her boobs.

    رقاص چسب نیپلش را کَند و سینه‌هایش را نشان داد.

    The dancer wears panties.

    رقاص وصله‌های چسبی را [به پستان‌هایش] می‌چسباند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pasty

    1. adjective sticky
      Synonyms:
      gluey gooey adhesive glutinous gluelike doughy starchy gelatinous mucilaginous
      Antonyms:
      unsticky smooth
    1. adjective pale
      Synonyms:
      sickly unhealthy dull wan pallid ashen sallow bloodless anemic waxen
      Antonyms:
      healthy flushed blushing vivid

    سوال‌های رایج pasty

    معنی pasty به فارسی چی میشه؟

    واژه "pasty" در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است که در ادامه به بررسی آن‌ها و توضیح نکات جالب مرتبط با این واژه می‌پردازیم.

    معانی واژه "pasty"

    الف) غذایی:

    یکی از معانی اصلی "pasty" به نوعی خوراکی اشاره دارد که معمولاً از خمیری تهیه می‌شود و درون آن با مواد مختلف پر می‌شود. این نوع خوراکی اغلب به عنوان یک غذای سنتی در بریتانیا شناخته می‌شود. پاستی معمولاً شامل گوشت، سیب‌زمینی و سبزیجات است و در یک خمیر ضخیم قرار می‌گیرد. پاستی‌ها معمولاً در فر پخته می‌شوند و می‌توانند به عنوان وعده اصلی یا میان‌وعده مصرف شوند.

    ب) توصیف ظاهری:

    pasty همچنین به معنای "رنگ‌پریده" یا "زرد و بی‌روح" نیز به کار می‌رود. این واژه برای توصیف افرادی استفاده می‌شود که به دلیل بیماری یا خستگی، رنگ صورتشان تغییر کرده است. به‌عنوان مثال، می‌توان گفت "او به خاطر بیماری خیلی pasty به نظر می‌رسد."

    نکات جالب درباره pasty

    الف) تاریخچه:

    پاستی‌ها به قرن‌ها پیش برمی‌گردند و به عنوان یک غذای قابل حمل برای کارگران و معدنچیان در زمان‌های قدیم تهیه می‌شدند. این غذا به دلیل اینکه می‌توانست به راحتی حمل و نقل شود و مدت طولانی‌تری تازه بماند، بسیار محبوب بود.

    ب) انواع مختلف:

    در فرهنگ‌های مختلف، انواع متفاوتی از پاستی وجود دارد. به‌عنوان مثال، پاستی کورنیش (Cornish pasty) یکی از معروف‌ترین نوع‌هاست که به طور خاص به شهرستان کورنوال در بریتانیا تعلق دارد. همچنین، در دیگر کشورها نیز می‌توان انواع دیگری از پاستی‌ها را مشاهده کرد که با مواد محلی تهیه می‌شوند.

    ج) طرز تهیه:

    طرز تهیه پاستی بسیار ساده است و می‌توان با خمیر آماده یا خانگی آن را تهیه کرد. برای تهیه خمیر، معمولاً آرد، کره و آب استفاده می‌شود. سپس مواد داخلی که می‌تواند شامل گوشت، سبزیجات و ادویه‌جات باشد، به خمیر اضافه می‌شود و در نهایت در فر پخته می‌شود.

    د) پاستی در فرهنگ معاصر:

    در دنیای مدرن، پاستی‌ها به عنوان یک غذای محبوب در فست‌فودها و رستوران‌ها شناخته می‌شوند و به اشکال مختلفی مانند پاستی‌های گیاهی، پاستی‌های دریایی و حتی پاستی‌های شیرین تهیه می‌شوند.

    شکل جمع pasty چی میشه؟

    شکل جمع pasty در زبان انگلیسی pasties است.

    صفت تفضیلی pasty چی میشه؟

    صفت تفضیلی pasty در زبان انگلیسی pastier است.

    صفت عالی pasty چی میشه؟

    صفت عالی pasty در زبان انگلیسی pastiest است.

    ارجاع به لغت pasty

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pasty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pasty

    لغات نزدیک pasty

    • - pasturage
    • - pasture
    • - pasty
    • - pat
    • - pat on the back
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.