فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Starchy

ˈstɑːrtʃi ˈstɑːtʃi

صفت تفضیلی:

starchier

صفت عالی:

starchiest

معنی

adjective

دارای نشاسته، شبیه نشاسته، رسمی، آهاری، آهاردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد starchy

  1. adjective formal, stiff
    Synonyms:
    conventional strict reserved rigid stiff ceremonious inflexible mannered stilted starched strait-laced prim stuffy

ارجاع به لغت starchy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «starchy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/starchy

لغات نزدیک starchy

پیشنهاد بهبود معانی