آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Rigid

ˈrɪdʒɪd ˈrɪdʒɪd

صفت تفضیلی:

more rigid

صفت عالی:

most rigid

معنی rigid | جمله با rigid

adjective

سخت، سفت و محکم، نرم نشو، جدی، جامد، صلب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a rigid metal bar

میله‌ی فلزی خمش‌ناپذیر (محکم)

I attached the legs rigidly to the table.

پایه‌ها را محکم به میز وصل کردم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a rigid schoolmaster

مدیر مدرسه‌ی سختگیر

rigid treatment

رفتار سختگیرانه

rigid office regulations

مقررات خشک اداری

a rigid Catholic

یک کاتولیک خشک

rigid on points of theology

غیرقابل‌انعطاف درباره‌ی (نکات) الهیات

rigid specifications

مشخصات دقیق

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rigid

لغات هم‌خانواده rigid

  • adjective
    rigid

سوال‌های رایج rigid

صفت تفضیلی rigid چی میشه؟

صفت تفضیلی rigid در زبان انگلیسی more rigid است.

صفت عالی rigid چی میشه؟

صفت عالی rigid در زبان انگلیسی most rigid است.

ارجاع به لغت rigid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rigid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rigid

لغات نزدیک rigid

پیشنهاد بهبود معانی