با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rigidly

ˈrɪdʒədli ˈrɪdʒɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • بسختی، سخت، (به‌طور محکم)، باسخت‌گیری، بادقت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rigidly

  1. adverb In a rigid manner
    Synonyms: stiffly, bolt

لغات هم‌خانواده rigidly

ارجاع به لغت rigidly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rigidly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rigidly

لغات نزدیک rigidly

پیشنهاد بهبود معانی