فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mucilaginous

معنی‌ها

adjective

لعاب‌زا، لعاب‌آور

adjective

چسبناک، لعاب مانند، لعابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mucilaginous

  1. adjective having a heavy, gluey quality
    Synonyms:
    sticky gluey gummy gooey viscous pasty viscid glutinous muculent mucid viscose

ارجاع به لغت mucilaginous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mucilaginous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mucilaginous

لغات نزدیک mucilaginous

پیشنهاد بهبود معانی