آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Gluey

ˈɡluːi ˈɡluːi

معنی gluey | جمله با gluey

adjective

سریشمی ،چسب‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Don't touch my dress with your gluey hands!

با دستان چسبناک به لباسم دست نزن!

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gluey

  1. adjective having the property of adhering

ارجاع به لغت gluey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gluey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gluey

لغات نزدیک gluey

پیشنهاد بهبود معانی