فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Glug

معنی‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive

قل‌قل (مثل صدای آب که از بطری سرازیر بیرون می‌آید)

noun verb - transitive verb - intransitive

قل‌قل کردن، شر‌‌شر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun verb - transitive verb - intransitive

قورت‌قورت نوشیدن، (آبگونه‌ای را) با عجله خوردن

noun verb - transitive verb - intransitive

جرعه، قورت

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت glug

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glug» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glug

لغات نزدیک glug

پیشنهاد بهبود معانی