آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ آبان ۱۴۰۴

    Attitude

    ˈæt̬ətuːd ˈætɪtjuːd

    شکل جمع:

    attitudes

    معنی attitude | جمله با attitude

    noun countable uncountable B1

    نگرش، دیدگاه، طرز فکر، رویکرد

    Your attitude determines your altitude in life.

    نگرش شما، تعیین کننده‌‌ی جایگاه شما در زندگی است.

    Teachers should encourage a positive attitude toward learning.

    معلمان باید رویکرد مثبتی نسبت به یادگیری را تشویق کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He had a friendly attitude.

    برخوردی دوستانه داشت.

    noun uncountable

    رفتار گستاخانه، رفتار توهین‌آمیز، رفتار خشن، رفتار مغرورانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Employees were warned about having too much attitude in front of clients.

    به کارکنان درباره‌ی داشتن رفتار گستاخانه در حضور مشتریان هشدار داده شد.

    His attitude made it hard for the team to cooperate with him.

    رفتار مغرورانه‌اش باعث شد تیم به‌سختی با او همکاری کند.

    noun countable uncountable

    موقعیت هواپیما، طرز قرارگیری (نسبت به زمین و...)

    Monitoring the attitude of the aircraft is crucial for safe flight.

    نظارت بر طرز قرارگیری هواپیما برای پرواز ایمن حیاتی است.

    The drone’s attitude changes automatically with wind gusts.

    موقعیت پهپاد با تندبادها به‌طور خودکار تغییر می‌کند.

    noun countable

    ادبی وضعیت بدن، حالت بدن، ژست

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    She crossed her legs and adopted a casual attitude on the chair.

    او پاهایش را روی هم گذاشت و روی صندلی، حالتی راحت به خود گرفت.

    The statue shows a warrior in a defensive attitude.

    این مجسمه، جنگجویی را در وضعیت دفاعی نشان می‌دهد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to kneel in an attitude of prayer

    به حالت دعا زانو زدن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد attitude

    1. noun mental outlook
      Synonyms:
      opinion view perspective belief mood feeling disposition temperament bias inclination leaning predilection proclivity prejudice sentiment notion approach angle position stance posture set bent frame of mind mental state character temper demeanor standpoint point of view slant twist reaction philosophy routine air mindset headset standing like it is where one is at say so mindtrip sensibility
    1. noun stance
      Synonyms:
      position posture stand bearing manner pose aspect carriage mien

    Collocations

    strike an attitude

    رل‌بازی کردن، تو بازی رفتن، (مصنوعی) رفتار کردن، بازی درآوردن

    Idioms

    a blinkered view (or attitude, approach, etc.)

    نظر کوته‌فکرانه (بدون توجه به عقاید دیگران یا جنبه‌های دیگر موضوع)، نسنجیده

    لغات هم‌خانواده attitude

    noun
    attitude
    adjective
    attitudinal

    سوال‌های رایج attitude

    شکل جمع attitude چی میشه؟

    شکل جمع attitude در زبان انگلیسی attitudes است.

    ارجاع به لغت attitude

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «attitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attitude

    لغات نزدیک attitude

    • - attila
    • - attire
    • - attitude
    • - attitude hardens
    • - attitude softens
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.