فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Demeanor

dɪˈmiːnər dɪˈmiːnər dɪˈmiːnə

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: demeanour

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal

رفتار، طرز رفتار، برخورد، سلوک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The teacher's friendly demeanor made her students feel comfortable.

رفتار دوستانه‌ی معلم باعث شد تا شاگردانش احساس راحتی کنند.

The suspect had a calm and composed demeanor during the police interrogation.

مظنون در بازجویی‌های پلیسی طرز رفتار آرام و متینی داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

her calm demeanour during the crisis

سلوک آرام او در طول بحران

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد demeanor

  1. noun behavior, manner
    Synonyms:
    conduct behavior manner attitude disposition carriage bearing air comportment mien presence deportment poise port address set

ارجاع به لغت demeanor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demeanor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/demeanor

لغات نزدیک demeanor

پیشنهاد بهبود معانی