فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deportment

dɪˈpɔːrtmənt dɪˈpɔːtmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    اخلاق، رفتار، سلوک، وضع، طرز برخورد
    • - Their deportment made every one uneasy and angry.
    • - رفتار آنان همه را ناراحت و عصبانی کرد.
    • - Their different personalities are reflected in their deportment.
    • - شخصیت متفاوت آن‌ها در رفتارشان منعکس شده.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deportment

  1. noun carriage, manner of person
    Synonyms: actions, address, air, appearance, aspect, bearing, behavior, cast, comportment, conduct, demeanor, mien, port, posture, set, stance

ارجاع به لغت deportment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deportment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deportment

لغات نزدیک deportment

پیشنهاد بهبود معانی