فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Deportee

ˌdiːpɔːrˈtiː ˌdiːpɔːˈtiː

شکل جمع:

deportees

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(فرد) اخراجی، محکوم به اخراج، تبعیدی، محکوم به تبعید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The deportee's family awaited his return.

خانواده‌ی فرد تبعیدی منتظر بازگشت او بودند.

The deportee was escorted by immigration officials.

فرد اخراجی توسط مقامات مهاجرتی اسکورت شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deportee

  1. noun a person who has been or is waiting to be deported

ارجاع به لغت deportee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deportee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deportee

لغات نزدیک deportee

پیشنهاد بهبود معانی