شکل جمع:
sentimentsاحساس، عاطفه، تمایل، نیت، مقصود، ضعف ناشی از احساسات، احساساتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a rising sentiment for reducing the taxes
گرایش فزاینده برای کاهش مالیاتها
strong antislavery sentiments
تمایلات ضدبردگی قوی
the sentiment of romantic love
احساس محبت عاشقانه
Sentiments can't replace thought.
عواطف نمیتوانند جای اندیشه را بگیرند.
I share your sentiments.
من هم همین نظریات را دارم.
a birthday card usually has a sentiment like "Happy Birthday" on it
کارت زادروز معمولاً حاوی چنین درودی است: "تولدت مبارک"
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sentiment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sentiment