با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Emotionalism

    ɪˈmoʊʃnlɪzm ɪˈməʊʃnəlɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    احساساتی بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The mother-in-law's emotionalism was artificial and at times ludicrous.
    - احساسات‌نمایی مادرشوهر مصنوعی و گاهی مضحک بود.
    - the emotionalism of adolescent girls
    - شور و هیجان دختران نوباوه
    - the emotionalism of some romantic writers
    - احساسات‌گرایی برخی نویسندگان رمانتیک
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد emotionalism

    1. noun Emotional nature or quality
      Synonyms: emotion, sentimentality, hysteria, emotionality, agitation, edginess, excitableness, explosiveness, inflammability, perturbability
      Antonyms: unemotionality

    لغات هم‌خانواده emotionalism

    ارجاع به لغت emotionalism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «emotionalism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emotionalism

    لغات نزدیک emotionalism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار