آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Emotive

ɪˈmoʊt̬ɪv ɪˈməʊtɪv

معنی emotive | جمله با emotive

adjective

ثأترانگیز، احساس‌برانگیز، متأثرکننده، پراحساس (برانگیزاننده‌ی احساسات و عواطف)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Her speech was so emotive that it moved the entire audience to tears.

سخنان او به‌قدری پراحساس بود که اشک همه‌ی حضار را درآورد.

He painted an emotive portrait that captured the subject's inner turmoil.

او پرتره‌ی احساس‌برانگیزی را نقاشی کرد که آشفتگی درونی سوژه را به تصویر می‌کشید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد emotive

  1. adjective causing strong feelings
    Synonyms:
    emotional affective affectional emotionalistic

لغات هم‌خانواده emotive

ارجاع به لغت emotive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emotive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emotive

لغات نزدیک emotive

پیشنهاد بهبود معانی