cohesion, cohesiveness, coherence, coherency, consistency, continuity, accretion
cohesion
cohesiveness
coherence
coherency
consistency
continuity
accretion
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
افکار او از انسجام کافی برخوردار نیست.
His thoughts lack sufficient coherence.
انسجام تیم در طول ارائهی پروژه مشهود بود.
The team's cohesiveness was evident during the project presentation.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انسجام» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انسجام