فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wan

wɑːn wɑːn wɒn wɒn

صفت تفضیلی:

wanner

صفت عالی:

wannest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

رنگ‌پریده، کم‌خون، زرد، کم‌رنگ، رنجور، نحیف، ضعیف، بی حال، بی نا

a wan smile

لبخند بیمارگونه

His wan face

صورت بی‌حال او

verb - intransitive

رنگ پریده شدن یا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun countable

کامپیوتر (مخفف) WIDE AREA NETWORK شبکه گسترده، شبکه اطلاعاتی گسترده، شبکه ناحیه پهناور، شبکه منطقه پهناور

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

The company uses a WAN to link all three of its global sites.

این شرکت از یک شبکه گسترده برای پیوند دادن هر سه سایت جهانی‌اش استفاده می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wan

  1. adjective colorless, weak
    Synonyms:
    pale weak feeble faint washed-out bloodless white dim sickly cadaverous pasty ashen pallid bleached livid discolored anemic ineffective ineffectual forceless ghastly waxen blanched ashy peaked worn bilious haggard
    Antonyms:
    strong colorful flushed

ارجاع به لغت wan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wan

لغات نزدیک wan

پیشنهاد بهبود معانی