Bilious

ˈbɪliəs ˈbɪliəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
صفراوی، زرداب ریز، صفرایی مزاج، سودایی مزاج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a bilious old man
- پیرمرد بدخلق
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bilious

  1. adjective irritable as if suffering from indigestion
    Synonyms:
    sour-tempered dyspeptic irritable liverish atrabilious livery
  1. adjective relating to or containing bile
    Synonyms:
    biliary

ارجاع به لغت bilious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bilious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bilious

لغات نزدیک bilious

پیشنهاد بهبود معانی