فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bilirubin

ˌbɪlɪˈruːbɪn ˌbɪlɪˈruːbɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی زیست‌شناسی بیلی‌روبین (یکی از پیگمان‌های زردرنگ صفراوی است که از شکست و تجزیه‌ی طبیعی هموگلوبین حاصل می‌شود.)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The doctor explained that high levels of bilirubin could indicate liver problems.

دکتر توضیح داد که سطوح بالای بیلی روبین می‌تواند نشان‌دهنده‌ی مشکلات کبدی باشد.

During the blood test, they measured the patient's bilirubin to check for jaundice.

در طول آزمایش خون، بیلی‌روبین بیمار را برای بررسی زردی اندازه گرفتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bilirubin

  1. noun an orange-yellow pigment in the bile that forms as a product of hemoglobin; excess amounts in the blood produce the yellow appearance observed in jaundice
    Synonyms:
    hematoidin haematoidin

ارجاع به لغت bilirubin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bilirubin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bilirubin

لغات نزدیک bilirubin

پیشنهاد بهبود معانی