آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ruddy

ˈrʌdi ˈrʌdi ˈrʌdi

معنی ruddy | جمله با ruddy

adjective

شنجرفی، گلچهره، سرخ کردن

a ruddy complexion

رنگ و روی سرخ و سفید

a ruddy lie

دروغ محض

نمونه‌جمله‌های بیشتر

What's the ruddy matter?

چه مرگته؟

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ruddy

  1. adjective pinkish, blushing
    Antonyms:

ارجاع به لغت ruddy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruddy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruddy

لغات نزدیک ruddy

پیشنهاد بهبود معانی