Roseate

ˈroʊziɪt ˈrəʊziət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
گلگون، گلی، پر‌گل، بشاش، خوش‌بین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a roseate picture of mankind's future
- تصویر خوش‌بینانه‌ای از آینده‌ی بشریت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roseate

  1. adjective Expecting a favorable outcome or dwelling on hopeful aspects
    Synonyms: rosy, optimistic, pink, rose, red, cherry, panglossian, bright, blushing, rose-colored, cheerful, hopeful, sanguine, promising, upbeat, rosaceous

ارجاع به لغت roseate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roseate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roseate

لغات نزدیک roseate

پیشنهاد بهبود معانی