امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Upbeat

ˈʌpbiːt ˈʌpbiːt ˈʌpbiːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
(موسیقی) ضربه غیرمؤکد به‌خصوص در پایان قطعه، خوش‌بین، موفق، شادمان، شادکام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The company is on the upbeat.
- کار شرکت گرفته است.
- He is very upbeat on the future of space explorations.
- خیلی نسبت به آینده‌ی اکتشافات فضایی خوش‌بین است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد upbeat

  1. adjective cheerful
    Synonyms: buoyant, cheery, encouraging, favorable, fond, happy, heartening, hopeful, optimistic, positive, promising, rosy, sanguine
    Antonyms: depressed, down, sad

ارجاع به لغت upbeat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «upbeat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/upbeat

لغات نزدیک upbeat

پیشنهاد بهبود معانی