Heartening

ˈhɑːrt̬nɪŋ ˈhɑːtnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    heartened
  • شکل سوم:

    heartened
  • سوم‌شخص مفرد:

    heartens

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
امیدوارکننده، امیدبخش، دلگرم‌کننده، خوشحال‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- It was heartening to see you.
- دیدنت امیدبخش بود.
- This is the most heartening news.
- این خبر، امیدوارکننده‌ترین و دلگرم‌کننده‌ترین خبر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heartening

  1. adjective Inspiring confidence or hope
    Synonyms: cheering, encouraging, hopeful, likely, promising
  2. verb Give encouragement to
    Synonyms: encouraging, cheering, uplifting, inspiriting, nerving, stimulating, solacing, emboldening, reassuring, rallying, recreating, inspiring, energizing, arousing, rousing
    Antonyms: disheartening, depressing, discouraging
  3. adjective Cheerfully encouraging
    Synonyms: inspiriting

لغات هم‌خانواده heartening

ارجاع به لغت heartening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heartening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartening

لغات نزدیک heartening

پیشنهاد بهبود معانی