آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Crimson

ˈkrɪmzn ˈkrɪmzn

شکل جمع:

crimsons

صفت تفضیلی:

more crimson

صفت عالی:

most crimson

معنی crimson | جمله با crimson

noun verb - intransitive adverb

به رنگ خون، قرمز سیر، لاکی، قرمز کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a crimson dress

پیراهن قرمز

Her face turned crimson.

صورتش سرخ شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد crimson

  1. adjective of a color at the end of the color spectrum (next to orange); resembling the color of blood or cherries or tomatoes or rubies
    Synonyms:
    red reddish reddened ruddy scarlet blood-red red-faced cherry carmine flushed ruby claret cherry-red ruby-red cerise
  1. verb to become red in the face
  1. adjective Characterized by violence or bloodshed; - Andrea Parke; - Thomas Gray; - Hudson Strode
    Synonyms:
  1. noun a deep and vivid red color
    Synonyms:

Collocations

become (or turn) crimson

قرمز شدن، (از خجالت) سرخ شدن

سوال‌های رایج crimson

شکل جمع crimson چی میشه؟

شکل جمع crimson در زبان انگلیسی crimsons است.

صفت تفضیلی crimson چی میشه؟

صفت تفضیلی crimson در زبان انگلیسی more crimson است.

صفت عالی crimson چی میشه؟

صفت عالی crimson در زبان انگلیسی most crimson است.

ارجاع به لغت crimson

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crimson» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crimson

لغات نزدیک crimson

پیشنهاد بهبود معانی