رنگ زرشکی، خرمایی مایل به قرمز
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در جزیره دورافتاده یا جاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
Pirates marooned him on a desert island.
دزدان دریایی او را در جزیرهی بیآب و علف رها کردند.
Our car broke down in Turkey and we were marooned for one week in a little town.
در ترکیه ماشینمان خراب شد و یک هفته در شهر کوچکی سرگردان شدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «maroon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maroon