گذشتهی ساده:
strandedشکل سوم:
strandedسومشخص مفرد:
strandsوجه وصفی حال:
strandingشکل جمع:
strandsکنار دریا، کنار رود، کرانه، بندرگاه، رشته، لا، لایه، رودخانه، مجرا، مسیر، رسیدن، بهصخره خوردن کشتی، تنها گذاشتن، گیر افتادن، متروک ماندن، بههم بافتن و بهصورت طناب درآوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a ship stranded by the storm
کشتی که توفان آن را به گل نشانده است
Robab was stranded penniless in a strange city.
رباب در یک شهر غریب بدون یک شاهی پول رها شده بود.
the strand of golden hair which hangs from Kristina's forehead
دستهی گیسوی زرین که از پیشانی کریستینا آویخته است
a strand of pearls
رشتهای مروارید
the strands of one's life
ریشههای وجود یک فرد
گذشتهی ساده strand در زبان انگلیسی stranded است.
شکل سوم strand در زبان انگلیسی stranded است.
شکل جمع strand در زبان انگلیسی strands است.
وجه وصفی حال strand در زبان انگلیسی stranding است.
سومشخص مفرد strand در زبان انگلیسی strands است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «strand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/strand