شکل جمع:
fibersحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی fibre است.
تاروپود، رشته، لیف (الیاف)، نخ (چوب، پنبه، اعصاب و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
synthetic fiber
الیاف مصنوعی
The shirt was made of cotton fibre.
این پیراهن از الیاف پنبه تولیذ شده بود.
cotton fibers
الیاف پنبه
wool fibers
الیاف پشمی
nylon fibers
الیاف نایلونی
coarse fiber
نخدرشت
nerve fibers
رشتههای عصبی
muscle fibre
رشتهی عضلانی
کامپیوتر فیبر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This fibre optic cable can transmit data at speeds up to 10 Gbps.
این کابل فیبر نوری میتواند دادهها را با سرعتی تا ۱۰ گیگابیت بر ثانیه انتقال دهد.
The internet relies on fibre to transmit data quickly and efficiently.
اینترنت برای انتقال سریع و مؤثر دادهها به فیبر متکی است.
فیبر (نوعی کربوهیدرات که نقش اصلی آن حفظ سلامت دستگاه گوارش است)
dietary fibre
فیبر خوراکی
She was trying to get more fiber in her diet.
او تلاش میکرد مقدار فیبر بیشتری را در رژیم غذایی خود دریافت کند.
مجازی شخصیت، منش، نهاد
a man of fiber
مردی با شخصیت قوی (=مردی محکم)
He lacked the moral fibre.
نهاد اخلاقی را نداشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fiber» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fiber