با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hair

her heə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hairs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A1
    مو، موی سر، زلف، گیسو
    • - He has short hair.
    • - موی او کوتاه است.
    • - She has blonde hair.
    • - او گیسوان طلایی دارد.
    • - a cat with a shining, black coat of hair
    • - گربه‌ای با موی سیاه و براق
    • - to comb one's hair
    • - موی خود را شانه زدن
    • - His chest is covered with black hair.
    • - سینه‌اش از موی سیاه پوشیده است.
    • - hair tonic
    • - داروی تقویت مو
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • noun
    گیاه‌شناسی پرز، مویک، مویچه، کرک، تار (پوشش موی مانند روی گیاه)
    • - Sticky hairs on the leaf's surface trap the insect.
    • - تارهای چسبناک روی برگ، حشره را گیر می‌اندازد.
  • noun
    (میزان یا فضا یا حاشیه) بسیار کم، بسیار نازک
    • - The bullet missed my arm by a hair.
    • - گلوله از کنار بازویم رد شد.
  • noun
    وابسته به مو، هر چیز ساخته شده از مو، مویین، مودار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hair

  1. noun threadlike growth on animate being
    Synonyms: beard, bristle, cilium, coiffure, cowlick, cut, down, eyebrow, eyelash, feeler, fiber, filament, fluff, fringe, frizzies, fur, grass, haircut, hairstyle, lock, mane, mop, moustache, quill, ruff, shock, sideburn, split ends, strand, thatch, tress, tuft, vibrissa, villus, whiskers, wig, wool

Idioms

  • get in one's hair

    (عامیانه) اذیت کردن، آزار دادن، مزاحم شدن

  • hair of the dog (that bit one)

    (عامیانه) مشروب الکلی که برای از بین بردن خماری صبحگاهی نوشیده می‌شود

  • let one's hair down

    (عامیانه) خودمانی رفتار کردن، آزادانه حرف زدن یا لباس پوشیدن (و غیره)

  • make one's hair stand on end

    وحشت‌زده یا مشمئز کردن

  • not turn a hair

    وحشت یا شگفتی یا شرم از خود نشان ندادن، خونسرد ماندن، اصلاً اهمیت ندادن

  • split hairs

    موشکافی کردن، به جزئیات (غیرضروری) پرداختن، مو از ماست کشیدن

    وارد جزئیات کم‌اهمیت شدن، موشکافی کردن

لغات هم‌خانواده hair

ارجاع به لغت hair

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hair» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hair

لغات نزدیک hair

پیشنهاد بهبود معانی