Curly Hair

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun phrase
    آرایش و پیرایش موی مجعد، موی فر، موی فرفری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - my girlfriend's beautiful, curly hair
    - موی فر خوشگل دوست‌دخترم
    - She decided to embrace and enjoy her curly hair instead of straightening it.
    - او تصمیم گرفت که به‌جای صاف کردن، فرفری بودن موهایش را بپذیرد و از آن لذت ببرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت curly hair

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «curly hair» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curly-hair

    لغات نزدیک curly hair

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند