آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Curly

ˈkɜːrli ˈkɜːli

صفت تفضیلی:

curlier

صفت عالی:

curliest

معنی curly | جمله با curly

adjective B1

مجعد، فرفری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

My grandson, Brian, has curly, yellow hair.

نوه‌ام برایان موی فرفری طلایی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد curly

  1. adjective looping, forming ringlets
    Synonyms:
    curled wavy curling waved winding coiled looped spiralled crisp crimped crimpy frizzy fuzzy crinkly waving corkscrew convoluted wound crinkling frizzed kinky permed
    Antonyms:

Collocations

curly hair

موی مجعد، موی فر، موی فرفری

سوال‌های رایج curly

صفت تفضیلی curly چی میشه؟

صفت تفضیلی curly در زبان انگلیسی curlier است.

صفت عالی curly چی میشه؟

صفت عالی curly در زبان انگلیسی curliest است.

ارجاع به لغت curly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curly

لغات نزدیک curly

پیشنهاد بهبود معانی