۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Curly

ˈkɜːrli ˈkɜːli

صفت تفضیلی:

curlier

صفت عالی:

curliest

معنی و نمونه‌جمله

adjective B1

مجعد، فرفری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

My grandson, Brian, has curly, yellow hair.

نوه‌ام برایان موی فرفری طلایی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curly

  1. adjective looping, forming ringlets
    Synonyms:
    curled wavy curling waved winding coiled looped spiralled crisp crimped crimpy frizzy fuzzy crinkly waving corkscrew convoluted wound crinkling frizzed kinky permed
    Antonyms:
    straight

Collocations

curly hair

موی مجعد، موی فر، موی فرفری

سوال‌های رایج curly

صفت تفضیلی curly چی میشه؟

صفت تفضیلی curly در زبان انگلیسی curlier است.

صفت عالی curly چی میشه؟

صفت عالی curly در زبان انگلیسی curliest است.

ارجاع به لغت curly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curly

لغات نزدیک curly

پیشنهاد بهبود معانی